جیوان گاسپاریان از شش سالگی شروع به نواختن دودوک کرد و نخستین اجرای او، تکنوازی در گروه رقص و آواز سنتی ارکستر سمفونیک تاتول آلتونیان، در ۲۱ سالگی بود. جیوان گاسپاریان دربارهٔ زندگی و اولین آشنایی اش با دودوک میگوید:
تنها شش سال داشتم. مادرم فوت کرده و پدرم هم به جنگ رفته بود و من در یتیم خانه دوران کودکی سختی را طی میکردم. در آن دوره جاهایی بود که مثل سینماهای امروزی فیلم نشان میدادند. از آنجا که فیلمها صامت بودند سه نفر نوازنده زیر پرده مینشستند و با نواختن دودوک نمایش فیلم را همراهی میکردند. اولین بار که صدای دودوک را شنیدم خیلی خوشم آمد. در میان آن سه نوازنده، استادی هم بود به نام مارکار مارکاریان؛ خود را به او رساندم و از او خواهش کردم که یک دودوک هم به من بدهد؛ خیلی خشن جواب داد که میخواهی چکار؟ برو درست را بخوان مگر پدر و مادر نداری؟.
روزی پیش او رفتم و پول ناچیزی را که از فروش ظرف و ظروف کهنهٔ خانه به دست آورده بودم به او دادم؛ پولها و دست کوچک عرق کردهٔ مرا پس زد، دودوک سادهای را از جیب درآورد به من داد و گفت:برو بزن؛ تو شاید آدم خواهی شد. از خوشحالی در پوست نمیگنجیدم؛ در طول زمستان یک لحظه دودوک را از لبانم دور نکردم و نواختن نخستین آهنگ را که دِلِ یامان» نام داشت فرا گرفتم. بهار بعد، بار دیگر نزد استاد مارکاریان رفتم و از او خواهش کردم که به نواختن من گوش دهد. گوش کرد و اشک از چشمانش سرازیر شد. دودوک بهتری به من داد و گفت: برو بزن؛ تو نوازندهٔ زبردستی خواهی شد. این حرف استاد مشوق من شد تا در هفده سالگی به نواختن دودوک مسلط شوم.»
موهای سفید مادرم
تارهای قلبم را سوزاند
حرفهای شیرین مادرم
رشته های روانم را برید
مادر من مادر من
خوب من لطیف من
مادر من
مادر. مادر. مادر.
چه شبها که بی خواب ماندی
و خواب نازنینت را شکستی
{بخواب فرزندم} را زمزمه کردی
و لالائی شیرین برایم خواندی
و شب را سحر کردی
مادر من مادر من
خوب من لطیف من
مادر من
درباره این سایت